اجرتالمثل کارهای زن در خانه
بعضی کارها در منزل وظیفه خانم نیست و میتواند با شرایطی حقالزحمه آن کارها را از همسرش مطالبه نماید که این موضوع تحت عنوان اجرت المثل کارهای زن در خانه بررسی می گردد .
اصل عدمِ تَبَرُّع در کارهای انجام گرفته توسط خانم در منزل
معنی تبرع
آنچه که نخست لازم است بدانیم اینکه تبرع به چه معناست؟ تبرع به معنای انجام کاری برای رضای خداست یا بهعبارتی انجام کاری که انجام دادن آن بر ما واجب نباشد یا دادن چیزی به کسی که دادن آن بر ما واجب نباشد. دو ماده از مواد قانون مدنی ایران، این مساله را بیان میکنند که اصل بر عدم تبرع است. چه در مواردی که شخص مالی را به کسی میدهد که ماده ۲۶۵ قانون مدنی در مقام بیان آن است و مقرر میدارد:«هرکس مالی به دیگری بدهد،ظاهر در عدم تبرع است. بنابراین اگر کسی چیزی به دیگری بدهد،بدون اینکه مقروضِ آن چیز باشد، میتواند استرداد کند.»عبارت “ظاهر در عدم تبرع است” یعنی اینکه اگر طرف مقابل نتواند دلیلی ارائه دهد مبنی براینکه مستحق مالی بوده که شخص به او تسلیم کرده،اصل بر این است که او مستحق آن مال نبوده و باید آن را به صاحبش مسترد دارد. و چه در مواردی که شخص عملی را برای دیگری انجام میدهد که ماده ۳۳۶ قانون مدنی در مقام بیان آن است و مقرر میدارد:«هرگاه کسی برحسب امر دیگری،اقدام به عملی نماید که عرفاً برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتاً مهیای آن عمل باشد،عامل مستحق اجرت عمل خود خواهد بود، مگر اینکه معلوم شود که قصد تبرع داشته است.»این عبارت قانون”مگر اینکه معلوم شود قصد تبرع داشته است” در واقع همان معنای ماده ۲۶۵ را میرساند با یک الفاظ دیگر.در واقع به ما میگوید برای اینکه شخصی که عملی را براساس دستور دیگری انجام داده، مستحق اجرت نباشد، طرف مقابل او(یعنی کسی که دستور به انجام عمل داده است) باید ثابت کند گه عامل(انجام دهندهی عمل) قصدش این بوده که عمل را برای او به رایگان انجام دهد. همین دو ماده موجب طرح دعاوی بسیاری شده است که در وضعیت امروزه توجه به آنها میتواند خیلی مفید و کارساز باشد.از جمله مواردی که امروزه بسیار مبتلابه میباشد،اجرت المثلِ اعمالی میباشد که خانمها در منزل همسرشان انجام میدهند.شاید خیلی از شما اطلاع نداشتهباشید که انجام این اعمال(زمانی که قصد تبرع نداشتهباشید) مستحق اجرت است و زن میتواند این اجرت از همسرش مطالبه کند و اگر شوهر این اجرت را نپرداخت میتواند اجبار او را به پرداخت اجرتالمثل از دادگاهها بخواهد. تبصره ذیل ماده ۳۳۶ قانون مدنی به اجرت المثل اقدامات زوجه اختصاص دارد. فلذا برای درک بیشتر موضوع،توجه شما را به پروندهای واقعی در این خصوص جلب مینماییم.
خانم الف پس از گذشت ۱۲ سال زندگی مشترک با آقای م.ج به فکر مطالبهی اجرتالمثل کارهایی میافتد که در طول زندگی مشترک انجام داده است.لذا دادخواستی را به خواستهی صدور حکم مبنی بر تعیین و مطالبهی اجرتالمثلِ ۱۲ سال زندگی مشترک با جلب نظر کارشناس با احتساب هزینه و خسارات دادرسی و کارشناسی مقوم به ۵۱۰۰۰۰۰۰ ریال تنظیم میکند.پس از ثبت دادخواست در دفتر دادگاه نسخه دوم،دادخواست برای خوانده(آقای م.ج)فرستاده میشود و طرفین در روز تعیین شده در دادگاه حاضر میشوند.
دادگاه اولین چیزی را که باید در این دعاوی ابتدائاً احراز کند، رابطهی زوجیت است.پس از احراز این رابطه دادگاه با این استدلال که زندگی زناشویی اغلب با محبت و حسننیت همراه است و زوجه امور زندگی زناشویی را بدون قصد مطالبهی اجرت و با قصد تبرع انجام میدهد، زوجه را مستحق دریافت اجرتالمثل نمیبیند،مگر اینکه زوجه بتواند اثبات کند که قصد تبرع نداشته است.(یعنی دقیقا برخلاف حرفی که ما در سطور بالاتر در توضیح مادهی۲۶۵ دادیم!)
وکیل خانم نیز برای دفاع از موکلش اظهار نمود که زوجه در انجام کارهای منزل قصد تبرع نداشته،اما از نظر دادگاه وکیل باید برطبق تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی دلیل و مدرک محکمهپسندی جهت اثبات ادعای موکلهاش(یعنی اثبات عدم قصد تبرع) و یا دلیلی برای اثبات اینکه زوج دستور به انجام اینکارها را به زوجه داده، ارائه میداد و چون ارائه نداده دادگاه هم دعوای خواهان را غیرثابت تشخیص داد و براساس تبصره الحاقی به ماده ۳۳۶ و ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی که اثبات را برعهدهی مدعی حق میگذارد،حکم بر بیحقی خواهان صادر کرد. تبصرهای که دادگاه براساس آن این رأی را صادر کرد مقرر میدارد:«چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاٌ به عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرتالمثل باشد،به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود،دادگاه اجرتالمثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم مینماید.» اما قضیه به همینجا ختم نشد. خانم از رأی صادره از دادگاه خانواده تجدیدنظرخواهی کرد.دادگاه تجدیدنظر اعتراض خانم الف به حکم دادگاه بدوی را که درخواست مطالبه اجرتالمثل سنوات زندگی مشترک را رد کرده بود،وارد تشخیص داد(یعنی حق را به خانم الف داد)اما دلایل دادگاه تجدیدنظر برای تشخیص مستحق بودن خانم الف چه بود؟ اول اینکه خود تقدیم دادخواست دایر بر مطالبهی اجرتالمثل بهطور ضمنی بیانگر این است که خانم در انجام کارهایی که از وظایق شرعی و قانونیِ وی نبوده،قصد تبرع نداشتهاست. ثانیاً طبق دلالت صریح ماده ۳۳۶ قانونمدنی زوجه با تقدیم دادخواست ارادهی خود مبنی بر آمادگی جهت دریافت اجرتالمثل را ابراز نمودهاست. درنتیجه زوجه نیازی به اثبات عدم تبرعی بودنِ کارهای خارج از وظیفهی خود نداشته است.دادگاه تجدیدنظر استدلال دادگاه بدوی را که بیان میکرد زندگی زناشویی اغلب با محبت و حسن نیت همراه است و زوجه امور زندگی زناشویی را بدون قصد مطالبهی اجرتو با قصد تبرع انجام میدهد را با این بیان که انجام امور خانه الزاماً در تمام موارد براساس توافقاتِ زندگی مشترک انجام نمیپذیرد و مواردی متصور است که زوجه علاقهای به انجام آن ندارد ولی براساس امر همسر خود به آنها اقدام مینماید،رد کرد. در نهایت دادگاه تجدیدنظر، خوانده را محکوم کرد به پرداخت اجرتالمثل کارهای زوجه که مبلغ آن را کارشناس منتخب دادگاه تعیین میکند. بنابراین پذیرفته شد که در دعوای تقاضای اجرتالمثلِ زندگی مشترک،اصلْ عدم تبرع زوجه در انجام کارهای خارج از وظایف زوجه است.
برگرفته از مهداد
بیشتر بخوانید
ثبت ديدگاه