مشاوره تلفنی با وکیل مهریه
اگر نیاز به اخذ مشاوره تلفنی با وکیل مهریه و یا سایر موضوعات حقوقی دارید می توانید با تلفن ثابت با شماره ۹۰۹۹۰۷۲۸۳۵ تماس بگیرید و یا از طریق اینجا از خدمات حقوقی وکلای مجرب و پایه یک تهران به طور ۲۴ ساعته و شبانه روزی بهره مند شوید .
.
نگاهی به حق حبس در عقد نکاح
پس از جاری شدن صیغه عقد ازدواج، زن مالک تمام مهر میشود و هر زمانی که آن را مطالبه کرد، استحقاق دریافت کامل آن را داشته و نیز این حق را دارد که تا مهر به او تسلیم نشده است، از انجام وظایف زناشویی امتناع کند.
گفته میشود این حق در دو مورد از بین میرود و شوهر میتواند پیش از پرداختن مهر، از زن بخواهد تا به وظایف زناشویی عمل کند.
تعیین مدت برای پرداخت مهریه
در مواردی که برای پرداختن مهریه اجلی (مدتی) معین شده باشد، زن پذیرفته است که مهر پس از مدتی به او تسلیم شود.
حق حبس مانع مشروعی است که زن به استناد آن میتواند از اجرای پارهای از تکالیف خود معاف شود بنابراین وقتی به مهلتدار بودن مهر رضایت میدهد، این موضوع بدین معنا است که از این حق میگذرد و در حقیقت، قرار دادن مهلت به معنای انصراف از حق حبس است و فرا رسیدن موعد پرداخت، حق ساقط شده را دوباره ایجاد نمیکند .
فردی که اطلاع دارد خواستگار وی قادر به پرداخت نفقه نیست و با این وصف به عقد ازدواج او درمیآید، نه تنها نمیتواند به لحاظ عدم استطاعت زوج از ایفای وظایف زناشویی خودداری کند بلکه مجاز به استفاده از حق حبس هم نیست و به همین جهت موظف است پس از عقد با درخواست زوج به ایفای وظایف زناشویی اقدام کند و در غیر این صورت ناشزه محسوب خواهد شد.
اثر اطلاع از عدم تمکن مالی زوج هنگام ازدواج در حق حبس زوجه
پرسشی که در این زمینه مطرح میشود، این است که هرگاه زوجه در هنگام عقد نکاح از عدم تمکن مالی و شرایط اقتصادی زوج مطلع باشد آیا میتواند به استناد حق حبس از ایفای وظایف زناشویی امتناع کند؟ همچنین در صورتی که هنگام عقد نکاح، زوج تمکن مالی نداشته و زوجه از این امر آگاه بوده و مهریه حال باشد، آیا زوجه میتواند به استناد حق حبس از تمکین و ایفای وظایف زناشویی، تا گرفتن مهریه خودداری کند؟
برای پاسخگویی به این پرسش، ابتدا باید توجه داشته باشیم که قوانین مربوط به موضوعهای خانوادگی مانند قرابت، نکاح، طلاق، حضانت و نگهداری و نیز تربیت اطفال که بنیاد جامعه را تشکیل میدهند، مربوط به مصالح اجتماعی بوده و تابع قوانین و مقررات آمره و اجتنابناپذیر هستند. بنابراین عقد نکاح هم که بر اساس رضایت زوجین و به قصد تشکیل خانواده و زندگی مشترک و نگهداری و تربیت فرزندان واقع میشود با مصالح عمومی جامعه مرتبط است.
عقد نکاح به آسانی به پایان نمیرسد
در تمامی عقود رضایی که با توافق طرفین منعقد میشوند، دو طرف بهآسانی میتوانند با توافق یکدیگر عقد را بر هم زده و حتی آثار آن را زایل کنند؛ اما انحلال زندگی مشترک مستلزم پیروی از قواعد و تشریفاتی است که قانون آن را با هدف جلوگیری از متلاشی شدن خانواده وضع کرده است و حتی با انحلال نکاح، آثار بر جای مانده از آن مانند انتساب فرزندان مشترک به والدین را نمیتوان از بین برد و چون بین مهریه و پیوند زناشویی رابطه علیت وجود ندارد و نباید عقد نکاح را با خرید و فروش یا سایر عقود معوض قیاس کرد، قانونگذار در مواد ۱۰۸۱، ۱۰۸۷ و ۱۱۰۰ قانون مدنی مقرراتی را پیشبینی کرده که به طور حتم حاکی از آن است که وضعیت مهریه ارتباطی با اصل نکاح و طلاق ندارد. از آیات قرآن چنین استنباط میشود که اگر کسی برای دستیابی به حق خود راهی را انتخاب کند که موجب ضرر دیگری شود، در حالی که میتوانست از طریق دیگری که ضرری را متوجه کسی نسازد، به آن حق یا امتیاز دست یابد، این عمل مذموم و ممنوع بوده و به ضرر غیر است. بنابراین زنی که یکی از مقاصد وی از ازدواج تحصیل مهریه است، باید مردی را به همسری برگزیند که هنگام عقد نکاح متمکن باشد؛ چرا که وی با علم و اطلاع از این که زوج متمکن نیست، نمیتواند حق حبس برای گرفتن مهریه را به ضرر زوج اعمال کند.
اثر قسطی بودن مهریه در حق حبس
ثبت ديدگاه