مرجع صالح برای رسیدگی به بزه ترک انفاق
تاریخ ۲۰/۳/۹۱ خانمی به نام مونا فرزند ب.ر به موجب شکواییه نزد دادستان محترم عمومی و انقلاب شهرستان الف از همسرش آقای بابک فرزند س.د شکایت کرده که او را به شدت کتک زده و از خانه بیرون کرده، به منزل پدرش فرستاده و از پرداخت نفقه به او هم امتناع نموده است. در این مرحله، پرونده برای رسیدگی به شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی وانقلاب شهرستان الف ارجاع داده میشود.
در دادسرا بازپرس وقتی از خانم مونا درخواست میکند که شکایت خود را با دلایل توضیح مفصل دهد، او میگوید: من از آقای بابک شکایت دارم. من با او به شهر ب سفر رفته بودیم، او در آنجا خرجی سفر مرا نداده و در خیابان مرا به شدت کتک زده است. بازپرس با توجه به اینکه خانم مونا محل ترک نفقه و ضربوشتم را شهر ب اعلام کرده است، رأی صادر میکند؛ با این محتوا که دادسرای شهر الف صالح نیست و پرونده به دادسرای شهر ب که او را صالح دانسته است، ارجاع داده میشود.
وقتی پرونده به دادسرای شهر ب ارسال میشود، دادیار مربوطه بعد از دیدن پرونده با توجه به اینکه یکی از جرايم مطرحشده ترک انفاق است که صرفنظر از صحتوسقم آن از آنجا که دادسرای محل وقوع جرم صالح به رسیدگی است و در ترک انفاق محل وقوع جرم محل سکونت زوجه است، اینجا هم دادسرای الف صالح است نه ب. با توجه به شدیدتربودن مجازات ترک انفاق نسبت به ضربوجرح، جرم ترک انفاق ملاک است. درنتیجه، مجدداً قرار عدمصلاحیت خود و صالحبودن دادسرای الف را صادر میکند. در اینجا، با توجه به اختلاف رخداده پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع داده میشود.
رأی دیوان: درخصوص اختلاف در صلاحیت برای رسیدگی به اختلافنظر ایجادشده بین بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان الف و دادیار محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ب با ملاحظه محتویات پرونده و استدلال هر یک از دو شعبه، استدلال دادیار محترم دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ب را صحیح دانسته است. درنتیجه، با تأیید آن مبنیبر صلاحیت دادسرای الف برای رسیدگی حل اختلاف میگردد.
ثبت ديدگاه