اگر نیاز به اخذ مشاوره تلفنی با وکیل متخصص در در مورد مستثنیات دین و سایر موضوعات حقوقی دارید می توانید از طریق اینجااز خدمات حقوقی وکلای مجرب و پایه یک تهران به طور شبانه روزی بهره مند شوید .
معنی مستثنیات دین و مصادیق آن
مستثنیات دین مواردی است که امکان توقیف آنها در برابر بدهیها وجود ندارد. این موارد طبق قانون مشخص شده است.
معنی مستثنیات دین
اگرشخصی به موجب تعهدی که در قرارداد کرده است یا تعهدی خارج از قرارداد، به نفر دیگری بدهی دارد و یا گاهی یک شخص در دادگاه محکوم به پرداخت مبلغی به دیگری میشود، این دست موضوعات همانطور که در عرفِ گفتگوهای روزمره داریم دِین یا بدهی نام دارد. حالا طلبکار میتواند با مراجعه به فرد از هر داراییای که او دارد بدهی خود را درخواست کند. اگر بدهکار دین خود را ندهد، طلبکار میتواند با مراجعه به دادگاه درخواست توقیف مال از بدهکار را کند تا از محل آن طلب خود را دریافت کند. طلبکار با حکم دادگاه از هر نوع مالی که برای بدهکار است، میتواند طلب را برداشت کند به جز چند دسته از اموال که این موارد توسط قانون با عنوان مستثنیات دین مشخص شده است.
فلسفهی تعیین مستثنیات دین
چرا نمیتوان دین را از برخی از اموال که به نام بدهکار هم است، وصول کرد؟مواردی هستند که زندگیِ جاری فرد بدهکار به آن وابسته است و قرار نیست که یک نفر را بخاطر دینی که دارد، از زندگی عادی خود ساقط کنیم. در واقع قانونگذار این موضوع را پیشبینی کرده است تا از حداقلهای مورد نیاز زندگی او حمایت کند.
احکام مستثنیات دین
موارد مستثنیات دین در قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی ذکر شده است. قبل از اینکه موارد را عرض کنم ذکر این نکته خالی از لطف نیست که فردی که از کسی طلبی دارد، اگر مدیون دین را پرداخت نکرد، طلبکار به تنهایی نمیتواند اقدام به توقیف و برداشتن طلب خود از اموال مدیون بکند. برای مثال برای گرفتن بدهی ماشین او را بدون رضایت مدیون بردارد و بفروشد، بلکه باید از دادگاه درخواست کند و بعد از اینکه دادگاه احراز کرد، حکم به توقیف و گرفتن بدهی از اموال مدیون را میدهد که این میشود محکومیت مالی. به همین دلیل مستثنیات دین در ماده ۲۴ قانون نحوهی اجرای محکومیتهای مالی آمده است .
مصادیق مستثنیات دین
الف – منزل مسکونی که عرفاً در شأن مدیون در حالت عدم تمکن مالیِ او باشد.
یعنی حداقل منزلی که شخص عرفا متناسب با شان و جایگاه اجتماعی با توجه به این که مال دیگری ندارد باید داشته باشد را نمیتوان توقیف کرد. برای مثال: تصور کنید یک آقای استاد دانشگاه با سابقهای به دلیل کلاهبرداریای که از او شده است تمام اموال خود را از دست داده است و فقط یک منزل ۵۰ متریِ کهنه برایش باقی مانده است، از قبل هم از دوست خود مبلغی قرض کرده بود و الان از دار دنیا فقط آن منزل را دارد، دوست او نمیتواند منزلش را توقیف کند تا هم بدون خانه باشد و هم شان و جایگاه اجتماعی او زیر سوال برود!
ب – اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع نیازهای ضروری مدیون و افراد تحت سرپرستی او لازم است
برای گرفتن طلبِ خودمان نمیتوانیم به سراغ لوازم مورد نیاز منزل مثل یخچال و گاز و… برویم. به قول معروف خیلی روا نیست فرش زیر پای فرد رو برداریم!
ج – آذوقه موجود به قدر احتیاج مدیون و افراد تحت سرپرستی او برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره میشود.
تشخیص این موضوع مسلما تابع عرف و عادتهای روزمرهی افراد است که چه میزانی قابل توقیف است و چه میزان نه.
د – کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها
این مورد به نظر واضح میرسد و نیازی به توضیح ندارد که علم مهمتر از ثروت است و نباید علم را بخاطر پول متوقف کنیم!
ه – وسایل و ابزار کار کسبه، پیشهوران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت سرپرستی آنها لازم است.
ما برای دریافت طلب خود نمیتوانیم وسایلی که مایهی کار و کسب درآمد فرد بدهکار هست را توقیف کنیم مانند ماشین تاکسی یک تاکسی دار که روزانه با آن کسب درآمد میکند.
و – تلفن مورد نیاز مدیون
امروزه تلفن و ارتباطات که بخشهای اصلی زندگی ما شده است و ما نمیتوانیم برای مثال سیمکارت فرد را توقیف کنیم.
ی – ودیعه اجاره
مبلغی که در ضمن عقد اجاره به کسی که ملک را اجاره داده است پرداخت میشود، مشروط بر اینکه پرداخت اجارهبها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و آنچه به اجاره داده است مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد.این مورد آخر در واقع ناظر به همون کسب درآمد و فراهم بودن حداقلهای لازم برای زندگی فرد مدیون متناسب با شان او است.
معنی عسر و حرج در مستثنیات دین
فرض کنید که یک فردی یک ملکی دارد که اجاره داده است و با آن اجارهای که به دست میآورد یک منزل کوچکتر اجاره کرده و خرج زندگی خود را با درآمدِ کار نیمه وقت خود و مابقیِ اجاره ای که میماند به صورت حداقلی میگذراند. گرفتن مبلغی که بابت اجارهی خانه دریافت میکند بجای دین او، او و خانوادهاش را در وضعیتی قرار میدهد که دچار سختیِ زندگی میشوند و این درست نیست. به همین دلیل قانونگذار این مورد را نیز مستثنا کرده است به شرطی که خانهای که دارد از شان او بالاتر نباشد.
نحوه وصول طلب از منزل بالاتر از شان بدهکار
در این شرایط یا ملک را میفروشند و مبلغی را متناسب با شان بابت تهیه خانه به مدیون میدهند و مابقی را به طلبکار میدهند. به هر حال طلب را به نحوی متناسب با توافق یا حکم دادگاه در صورت عدم توافق، از اضافهی مال میدهند.
وجه نقد حاصل از فروش مستثنیات دین
اگر تبدیل مال به پول با حکم قانون باشد میتوان توقیف کرد به شرطی که مدیون قصد تبدیل آن به همان مال اولیه را نداشته باشد. برای مثال خانهای به حکم قانون در یک طرح عمرانی توسط دولت خریداری شده است و اگر فرد بخواهد با آن پول مجدد منزلی برای سکونت تهیه کند قابل توقیف نیست.
ثبت ديدگاه