معنی مستثنیات دین و مصادیق آن 

 

مستثنیات دین مواردی است که امکان توقیف آنها در برابر بدهی‌ها وجود ندارد. این موارد طبق قانون مشخص شده است.

 

معنی مستثنیات دین

اگرشخصی به موجب تعهدی که در قرارداد کرده است یا تعهدی خارج از قرارداد، به نفر دیگری بدهی دارد و یا گاهی یک شخص در دادگاه محکوم به پرداخت مبلغی به دیگری می­‌شود، این دست موضوعات همانطور که در عرفِ گفتگوهای روزمره داریم دِین یا بدهی نام دارد. حالا طلبکار می­‌تواند با مراجعه به فرد از هر دارایی­‌ای که او دارد بدهی خود را درخواست کند. اگر بدهکار دین خود را ندهد، طلبکار می­‌تواند با مراجعه به دادگاه درخواست توقیف مال از بدهکار را کند تا از محل آن طلب خود را دریافت کند.  طلبکار با حکم دادگاه از هر نوع مالی که برای بدهکار است، می­‌تواند طلب را برداشت کند به جز چند دسته از اموال که این موارد توسط قانون با عنوان مستثنیات دین مشخص شده است.

 

فلسفه­‌ی تعیین مستثنیات دین

 

چرا  نمی­توان دین را از برخی از اموال که به نام بدهکار هم است، وصول کرد؟ مواردی هستند که زندگیِ جاری فرد بدهکار به آن وابسته است و قرار نیست که یک نفر را بخاطر دینی که دارد، از زندگی عادی خود ساقط کنیم. در واقع قانون­گذار این موضوع را پیش‌بینی کرده است تا از حداقل‌­های مورد نیاز زندگی او حمایت کند.

 

احکام مستثنیات دین

 

موارد مستثنیات دین در قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی ذکر شده است. قبل از اینکه موارد را عرض کنم ذکر این نکته خالی از لطف نیست که فردی که از کسی طلبی دارد، اگر مدیون دین را پرداخت نکرد، طلبکار به تنهایی نمی­‌تواند اقدام به توقیف و برداشتن طلب خود از اموال مدیون بکند. برای مثال برای گرفتن بدهی ماشین او را بدون رضایت مدیون بردارد و بفروشد، بلکه باید از دادگاه درخواست کند و بعد از اینکه دادگاه احراز کرد، حکم به توقیف و گرفتن بدهی از اموال مدیون را می­‌دهد که این می­‌شود محکومیت مالی. به همین دلیل مستثنیات دین در ماده ۲۴ قانون نحوه­‌ی اجرای محکومیت‌های مالی آمده است .

 

مصادیق مستثنیات دین 

الف – منزل مسکونی که عرفاً در شأن مدیون در حالت عدم تمکن مالیِ او باشد.

یعنی حداقل منزلی که شخص عرفا متناسب با شان و جایگاه اجتماعی با توجه به این که مال دیگری ندارد باید داشته باشد را نمی‌توان توقیف کرد. برای مثال: تصور کنید یک آقای استاد دانشگاه با سابقه­‌ای به دلیل کلاهبرداری­‌ای که از او شده است تمام اموال خود را از دست داده است و فقط یک منزل ۵۰ متریِ کهنه برایش باقی مانده است، از قبل هم از دوست خود مبلغی قرض کرده بود و الان از دار دنیا فقط آن منزل را دارد، دوست او نمی‌­تواند منزلش را توقیف کند تا هم بدون خانه باشد و هم شان و جایگاه اجتماعی او زیر سوال برود!

ب –  اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع نیازهای ضروری مدیون و افراد تحت سرپرستی او لازم است

برای گرفتن طلبِ خودمان نمی­‌توانیم به سراغ لوازم مورد نیاز منزل مثل یخچال و گاز و… برویم. به قول معروف خیلی روا نیست فرش زیر پای فرد رو برداریم!

ج –  آذوقه موجود به قدر احتیاج مدیون و افراد تحت سرپرستی او برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می‌شود.

تشخیص این موضوع مسلما تابع عرف و عادت­‌های روزمره‌ی افراد است که چه میزانی قابل توقیف است و چه میزان نه.

د – کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها

این مورد به نظر واضح می­‌رسد و نیازی به توضیح ندارد که علم مهم­تر از ثروت است و نباید علم را بخاطر پول متوقف کنیم!

ه – وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه‌وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت سرپرستی آنها لازم است.

ما برای دریافت طلب خود نمی­‌توانیم وسایلی که مایه­‌ی کار و کسب درآمد فرد بدهکار هست را توقیف کنیم مانند ماشین تاکسی یک تاکسی دار که روزانه با آن کسب درآمد می­‌کند.

و –  تلفن مورد نیاز مدیون

امروزه تلفن و ارتباطات که بخش­‌های اصلی زندگی ما شده است و ما نمی‌­توانیم برای مثال سیم‌کارت فرد را توقیف کنیم.

ی – ودیعه اجاره 

 

مبلغی که در ضمن عقد اجاره به کسی که ملک را اجاره داده است پرداخت می‌شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره‌بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و آنچه به اجاره داده است مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد. این مورد آخر در واقع ناظر به همون کسب درآمد و فراهم بودن حداقل­‌های لازم برای زندگی فرد مدیون متناسب با شان او است.

معنی  عسر و حرج در مستثنیات دین 

فرض کنید که یک فردی یک ملکی دارد که اجاره داده است و با آن اجاره­ای که به دست می­آورد یک منزل کوچکتر اجاره کرده و خرج زندگی خود را با درآمدِ کار نیمه وقت خود و مابقیِ اجاره ای که می‌ماند به صورت حداقلی می­‌گذراند. گرفتن مبلغی که بابت اجاره­‌ی خانه دریافت می­‌کند بجای دین او، او و خانواده­‌اش را در وضعیتی قرار می‌­دهد که دچار سختیِ زندگی می­‌شوند و این درست نیست. به همین دلیل قانون­گذار این مورد را نیز مستثنا کرده است به شرطی که خانه‌­ای که دارد از شان او بالاتر نباشد.

نحوه وصول طلب از منزل بالاتر از شان بدهکار

 در این شرایط یا ملک را می‌­فروشند و مبلغی را متناسب با شان بابت تهیه خانه به مدیون می­‌دهند و مابقی را به طلبکار می­‌دهند. به هر حال طلب را به نحوی متناسب با توافق یا حکم دادگاه در صورت عدم توافق، از اضافه­‌ی مال می‌­دهند.

وجه نقد حاصل از فروش مستثنیات دین 

اگر تبدیل مال به پول با حکم قانون باشد می­‌توان توقیف کرد به شرطی که مدیون قصد تبدیل آن به همان مال اولیه را نداشته باشد. برای مثال خانه­‌ای به حکم قانون در یک طرح عمرانی توسط دولت خریداری شده است و اگر فرد بخواهد با آن پول مجدد منزلی برای سکونت تهیه کند قابل توقیف نیست.

برگرفته از مهداد