واکاوی ریشه های بزهکاری

هر جرم و بزهکاری که در درون خانواده ها و در محیط جامعه اتفاق می افتد دارای ریشه و عللی است و به نظر می رسد در این زمینه عوامل مختلفی از جمله عوامل اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی هر چند نه به یک اندازه، دخیل هستند.

به گزارش ایرنا، در اسفند ماه گذشته خبری مربوط به آزار و اذیت دو دختر به نام های سمانه و سمیرا توسط پدرشان در رسانه ها بازتاب شد. دو دختری که سال ها بار آزار و اذیت پدر مریض شان را به جان خریده و پس از سال ها شهامت فاش کردن این راز را به واسطه مدیر مدبر کارخانه ای که در آنجا کار می کردند را پیدا کردند. سخن اینجاست که در جامعه ما دخترها و پسرهایی مانند سمانه و سمیرا هستند اما توان رویارویی با این آزارها و اذیت ها و امکان پرده برداشتن از آنها به اندازه کافی در جامعه وجود ندارد.
اگرچه پدر سمانه و سمیرا را می توان نوعی بیمار روانی قلمداد کرد اما این بیماری ریشه هایی داشته است که به یقین یکی ازمهمترین آنها اجتماع و خانواده بوده است. جامعه پذیری ناکارآمد، محیط خانواده ، دوستان و نهادهای آموزشی را می توان از مهمترین فاکتورها و عواملی دانست که می توانند بستر ساز بسیاری از رفتارهای بزهکارانه در جامعه باشند.
در این خصوص پژوهشگر ایرنا با علیرضا رحیمی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد تبریز به گفت و گو نشست.

** عوامل و فاکتورهای اجتماعی تاثیر گذار بر بزهکاری
رحیمی در خصوص عوامل تاثیر گذار بر بزهکاری گفت: از دید جامعه شناسی و بطور کلی علوم اجتماعی بحثی که هست و آنچه که خیلی مهم است بزهکاری و عوامل اجتماعی و محیطی تاثیر گذار است. اگرچه عوامل درونی هم حتما تاثیر گذار هستند ولی آنچه که برای ما جامعه شناسان مهم است عوامل بیرونی هستند. 
وی افزود: از مهمترین عوامل اجتماعی تاثیر گذار عدم جامعه پذیری فرهنگی، انسانی و آموزشی در جامعه است. اگر نهادهای متولی مثل خانواده، دوستان و یا نهادهای آموزشی مثل صدا و سیما و نهادهای فرهنگی به وظایف خود خوب عمل کنند و جامعه پذیری خوب اتفاق بیفتد هیچ وقت آنچنان که باید جرم و جنایت در جامعه اتفاق نخواهد افتاد.
رحیمی افزود: اگرچه فاکتورها و عوامل بیرونی بسیاری هستند که این عوامل را می توانند خنثی کنند اما نه به این صورت که بتوانند همه نظام اجتماعی را بهم بریزند و یک سیستم را ابتر کنند. به نظر ما جامعه شناسان آن چیزی که در جامعه مهم است عدم جامعه پذیری خوب و فرسایش سرمایه اجتماعی است. از بین رفتن اعتماد عمومی زمینه ساز از بین رفتن عوامل اصلی در جامعه است.
رحیمی در خصوص ارتباط وضعیت اقتصادی با بزهکاری گفت: مسائل اقتصادی و طبقات اجتماعی از طریق شناخت، مشاهده و مقایسه اتفاق می افتد. وقتی در جامعه ای تضاد طبقاتی بیشتر باشد افراد در هنگام مقایسه وضعیت زندگی خود با دیگران در یک لحظه احساس محرومیت نسبی پیدا می کنند. این مقایسه به نوعی بستر ساز بزهکاری اجتماعی در طبقات پایین دست و فرو دست است که فرد خودش را با دیگران مقایسه می کند و این مقایسه رفتارهایی را سبب می شود که از طریق افکار عمومی و شبکه های مجازی و یا دوستان به انجام اعمال بزهکارانه ترغیب می شوند. این است که طبقات پایین خوب ارضا نمی شوند و زمانی که خود را با طبقات بالا مقایسه می کنند، متوجه می شوند که مورد ظلم واقع شده اند.
وی افزود: معلوم است که آدمی به دنبال نان است و اگر در این زمینه مشکل داشته باشد طبیعی است که بزهکاری هم ممکن است اتفاق بیفتد. 

تحلیلی از وضعیت سمیرا و سمانه

رحیمی در تحلیلی از آزار و اذیتی که به دو دختر سمیرا و سمانه شد، گفت: مشکلات اقتصادی معمولا به افرادی که در طبقه پایین جامعه هستند، فشار می آورد تا این کار را انجام دهند. ضمن اینکه عوامل روان شناختی در این مساله دخیل هستند اما عوامل اجتماعی و اقتصادی هم تاثیر گذار هستند. عوامل اجتماعی از نظر ما جامعه شناسان می تواند بر حالات روانی و روحی تاثیر بگذارد یعنی بیگانگی اجتماعی و به نوعی انسان هایی که افسرده می شوند و از همه چیز زده شده اند و هیچ پایگاه و جایگاهی نمی یابند معلوم است که حرکاتی کنند که از نظر جامعه هیچ گاه پذیرفته نیست و به نوعی بیگانه از جامعه هستند. در مواردی که بحران های اقتصادی بیشتر است، اتفاقاتی از این قبیل بیشتر صورت می گیرد. یکسری آسیب های اجتماعی در این برهه ها اتفاق می افتد چون در بحران های اقتصادی مساله جرم و جنایت بیشتر اتفاق می افتد. بحران ها و تحریم ها می توانند بر طبقات و در نتیجه رفتارها بیشتر تاثیر بگذارند که در جامعه مورد قبول نیست. 

نقش جامعه پذیری در جلوگیری از بروز رفتارهای بزهکارانه

رحیمی در خصوص نقش جامعه پذیری در جلوگیری بروز رفتارهای بزهکارانه گفت: به نظر من جامعه پذیری رکن و اساس یک جامعه است. هر چه جامعه از نظر جامعه پذیری خوب صورت بگیرد به همان اندازه رفتار های اجتماعی هم خوب می شود اما زمانی که جامعه پذیری نتواند خوب جا بیفتد و افراد بر اساس تکالیف خود عمل نکنند معلوم است که افراد در جامعه انچنان که باید و شاید جامعه پذیر نمی شوند. 
طبیعی است که فرد در چنین وضعیتی بطور سیستمیک عمل نکند و غیر اجتماعی رفتار کند. متاسفانه ما در مورد مسائل آموزشی خوب آموزش ندیده ایم و این امر در ۲۰ یا ۳۰ سال آینده خودش را نشان می دهد. در صورتیکه همه این عوامل در کنار یکدیگر خوب پیش بروند معلوم است که در آینده جامعه خوبی خواهیم داشت.