تدلیس در ازدواج

فریب و  دروغ به‌طور‌کلی نامناسب است و این مساله در ازدواج مسلماً بسیار ناپسندتر و زشت‌تر از سایر قراردادهاست. در ازدواج قرار است خانواده‌ای سرشار از محبت و صمیمیت تشکیل شود و مبنای آن بی‌شک بر صداقت و راستگویی استوار است. 

برخی موضوعات بعد از ازدواج رخ می­‌دهد که یکی از طرف­‌های ازدواج ترجیح می­‌دهد عقد زوجیتی که بین آن­ها ایجاد شده است، از بین برود. اما در هر موردی نمی­‌توان عقد نکاح را بر‌هم‌زد. از بین رفتن رابطه زوجیت به طرق مختلف صورت می‌پذیرد؛‌ از جمله طلاق و فسخ ازدواج که این دو با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند که در مبحثی دیگر به آن خواهیم پرداخت. یکی از عواملی که باعث فسخ نکاح می­‌شود، فریب دادن یا در عالم حقوق«تدلیس» است. یعنی زن یا شوهر خود را طوری غیر از واقعیت معرفی می­‌کنند و فرد مقابل بر اساس آن اطلاعات غلط حاضر به ازدواج با او می­‌شود. در این نوشتار تلاش می­‌کنیم داستان یکی از رای­‌هایی که در دادگاه خانواده در همین موضوع صادر شده است را بازگو کنیم. سارا که مدتی است با  وحید ازدواج کرده است، یک وکیل می­‌گیرد و وکیل او دادخواستی با خواسته­‌ی فسخ نکاح به دلیل تدلیس و فریب به دادگاه خانواده می­‌دهد. دادگاه هم جلسه‌­ای با حضور وحید و سارا همراه وکیلان خود تشکیل می‌دهد تا به جوانب مختلف این دادخواست رسیدگی کند. وکیل سارا ادعا می­‌کند که وحید خودش را به دروغ قبل از ازدواج پزشک معرفی کرده است و سارا بر این اساس با او ازدواج کرده است به همین جهت این ازدواج باید فسخ شود. قاضی با بررسی موضوع بر اساس قانون مدنی که در ماده ۱۱۲۸ می­‌گوید اگر عقد نکاح بر اساس صفتی واقع شود و بعد از عقد معلوم شود که صفت موجود نبوده است، طرف مقابل می­‌تواند عقد را فسخ کند، حکم به فسخ نکاح می­دهد. اما وحید تصمیم می‌گیرد که به رای اعتراض کند اما در تجدیدنظر هم دادگاه، رای دادگاه بدوی را تایید می‌نماید؛ زیرا وحید دلیل محکمه‌پسندی ارائه نکرده است و رای دادگاه بدوی بر اساس قانون و اصول صادر شده است. اما بازهم وکیل وحید در دیوان عالی کشور، درخواست فرجام‌­خواهی می­‌کند و در آنجا دلیل می‌­آورد که ادعای سارا فقط این است که فکر می­‌کرده وحید دانشجوی سال اخر پزشکی دانشگاه تهران است و حالا که متوجه شده تصورش اشتباه است، دلیل محکمی نیست که ازدواج را به همین راحتی فسخ کرد. وکیل سارا در دفاع کاملا توضیح می­­‌دهد که جریان از چه قرار بوده است. او می­‌گوید که اولاً وحید خودش را دانشجوی سال آخر پزشکی به دروغ معرفی کرده است و بارها در دورانِ آشنایی قبل ازدواج تظاهر کرده است که در بیمارستان امام خمینی(ره) انترن کشیک است و زمانی که پیش سارا می‌­آمده وسایل پزشکی مثل گوشی و روپوش و گواهی پزشکی و حتی شماره نظام پزشکی همراه خود داشته و حتی موضوع به اینجا ختم نشده و چندین بار اقدام به معالجه­‌ی اطرافیان کرده است. خب در این شرایط هر کسی باشد باور می‌­کند که طرف مقابل خود دارای جایگاه اجتماعیِ بالایی است. به علاوه خود سارا دارای کارشناسی ارشد رشته­‌ی مدیریت است و عقد ازدواج بر اساس پزشک بودن وحید واقع شده است درحالی‌که او درحال ازدواج دارای مدرک دیپلم بوده است. ثانیاً شهادت شهود هم همین موارد را تایید می‌­کند و از طرفی حتی خود وحید در مرحله‌­ی بدوی اقرار کرده است که مُهر برای همین کار­های پزشکی ساخته است! دیوان عالی کشور با بررسی اظهارات و دفاعیات دو طرف اقدام به صدور رایی می­‌کند که تمامی مقررات و تشریفات لازم در مرحله­‌ی قبل رسیدگی کامل بوده و رایِ فسخ عقد را بخاطر فریبکاری‌های وحید را تایید می­‌کند.  لازم است بدانید اقدام هر یک از زوجین به فریب طرف مقابل برای ازدواج علاوه بر ایجاد حق فسخ ازدواج، واجد جنبه کیفری نیز هست و با وجود شرایط لازم، مرتکب مطابق ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی(بخش تعزیرات) به شش ماه تا دو سال حبس محکوم خواهد شد .

برگرفته از مهداد