دانستنی های شروط ضمن عقد
ممکن است افراد برای نزدیکتر شدن عقود به مقصودشان شروطی را به عنوان التزام و تعهدی تبعی، ضمن عقد اصلی معین یا نامعین بیاورند. در قانون مدنی سه نوع شرط پیش بینی شده است؛ شرط فعل، شرط صفت و شرط نتیجه که خود این شروط از نظر صحت به دو گروه صحیح و باطل تقسیم میشوند.
طبق ماده ۱۸۳ قانون مدنی، عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد به امری کنند و مورد قبول آنها قرار گیرد و در یک مفهوم کلی میتوان عقود و قراردادها را به دو دسته معین و نامعین تقسیم کرد.
عقود معین مانند عقد نکاح، اجاره، بیع، وکالت و هبه عقودی هستند که قانونگذار ضمن اینکه برای آنها عنوان در نظر گرفته، شرایط، ارکان و آثار آنها را نیز بیان کرده است و در مقابل آن عقود نامعین هستند که در قانون برایشان نامی تعیین نشده و بر اساس ماده ۱۰ قانون مدنی معتبر بوده و تنها شرط محدودکننده آنها مخالفت نکردن با نظم عمومی و قوانین آمره است.
این وکیل دادگستری تصریح کرد: ممکن است افراد برای نزدیکتر شدن عقود به مقصودشان شروطی را به عنوان التزام و تعهدی تبعی، ضمن عقد اصلی معین یا نامعین بیاورند. در قانون مدنی سه نوع شرط پیشبینی شده است؛ شرط فعل، شرط صفت و شرط نتیجه که خود این شروط از نظر صحت به دو گروه صحیح و باطل تقسیم میشوند.
شروط باطل و مبطل
وی گفت: شروط باطل نیز خود به دو دسته تقسیم میشوند، اول شروطی که باطلند، اما باطلکننده عقد نیستند و دوم شروطی که باطل هستند و باعث بطلان عقد نیز میشوند؛ شرط صحیح، شرطی است که باطل و مبطل عقد نبوده و به آن لطمهای نمیزند و بر اساس توافق طرفین باید انجام شود.
طاهری در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران ادامه داد: شرط باطل شرطی است که بر اساس ماده ۲۳۲ قانون مدنی انجام آن غیرمقدور یا نامشروع بوده و در آن نفع و فایدهای نیست. همانطور که اشاره شد این شروط باطل هستند، اما طرفین میتوانند شرط را کنار بگذارند و این خدشهای به صحت عقد وارد نمیکند.
شرط باطل و مبطل عقد شروطی هستند که توافق درباره آنها باعث باطل شدن عقد میشود .حتی اگر طرفین بخواهند آن را حذف کنند، بازهم اصل عقد مورد خدشه قرار میگیرد که طبق ماده ۲۳۳ قانون مدنی این عقود عبارتند از شرط خلاف مقتضای عقد و شرط مجهولی که نا آگاهی به آن باعث ناآگاهی به عوضین (آن دو چیزی که در جریان یک معامله تبادل میشوند) شود.
مفهوم مقتضای ذات عقد
وی افزود: منظور از مقتضای ذات عقد، جوهره و اثر اصلی عقد است که بدون آن قصد اصلی از انعقاد عقد از بین میرود. بنابراین نمیشود بر خلاف قصد اصلی عقد شرطی را در آن درج کرد و در صورتی که شرطی خلاف ذات عقد باشد علاوه بر اینکه خودش باطل است، عقد را نیز باطل میکند. به این معنی که انگار اصلا عقدی منعقد نشده است. مثل اینکه مالی به کسی فروخته شود و شرط شود خریدار مالک نشود.
شرط مجهولی که باعث باطل شدن عقد میشود
قاعدتا یکی از ارکان اساسی عقد معلوم بودن آن چیزی است که معامله میشود، یعنی مقدار، جنس و وصف آن مشخص و معلوم باشد، بنابراین اگر در معاملهای، شرط شود که طرف معامله میتواند مبیع را کم و زیاد کند، این شرط مجهولی است که عوضین را مجهول میکند و به همین دلیل باطل و مبطل است.
عقود در کنار آثار اصلی دارای آثار فرعی نیز هستند، گفت: این آثار به همراه عقد به وجود میآیند و طرفین حق دارند بر خلاف آنها شرط کرده و شرطشان نیز صحیح بوده و طرفین باید آنها را رعایت کنند. در صورت تخلف از این شروط میتوان فرد را از راههای قانونی به رعایت شروط یادشده وادار کرد.
وی در ادامه درباره عقد نکاح گفت: همانطور که اشاره شد ممکن است افراد برای نزدیک کردن قرارداد به تمایلات و اهداف خود، شروطی را به عقود بیافزایند، عقد نکاح نیز از این قاعده مستثنی نیست و با رعایت مواردی که اشاره شد، میتوان به این عقد نیز شروطی را اضافه کرد.
از جمله شروطی که این روزها در خصوص عقد نکاح بیشتر راجع به آن سوال میشود حق حضانت، حق تعیین مسکن، حق خروج از کشور و وکالت زوجه در طلاق است.
برای مثال در خصوص وکالت زوجه در طلاق، که یکی از موارد مطرح در جامعه است، باید گفت طبق ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی اگر هنگام انعقاد عقد ازدواج، شرط شده باشد که زوجه میتواند در صورت وقوع شرایطی مانند اختیار کردن همسر دوم، سوء قصد به زن، عدم پرداخت نفقه و غیبت، به وکالت از زوج خود را مطلقه کند، یعنی در صورت تحقق هر یک از شرایط مذکور زوجه میتواند با مراجعه به دادگاه و اثبات آن، به وکالت از زوج خود را مطلقه سازد.
همچنین ضمن عقد نکاح زوج میتواند طبق ماده ۱۱۳۸ قانون مدنی به زوجه وکالت در طلاق با حق توکیل به غیر بدون هیچ شرطی اعطا کند؛ در این حالت زوجه (وکیل) بدون آن که در دادگاه ملزم به اثبات شرایط گفتهشده باشد، میتواند به وکالت از شوهر خود درخواست طلاق داده و نهایتا خود را مطلقه کند.
ثبت ديدگاه