تعهد به نفع یا ضرر شخص ثالث در قرارداد

ماده ۱۹۶ قانون مدنی ایران به طرفین قرارداد اجازه داده است ضمن معامله ای که برای خود می کنند، تعهد هم به نفع شخص ثالث بنمایند.  حق ثالث، ریشه در تراضی طرفین دارد که بنا به ضرورتهای اجتماعی و به رغم اصل نسبی بودن قراردادها، مستقیما“ برای او ایجاد می شود.

نحوه ایجاد تعهد  به نفع شخص ثالث

تعهد به نفع شخص ثالث می تواند به صورت شرط ضمن عقد یا به صورت یکی از عوضین قرارداد باشد و این امر در صورتی به وجود می آید که طرفین قصد ایجاد آنرا داشته و این قصد را بطور صریح یا ضمنی  در قرارداد یا شرط ضمن آن اعلام کرده باشند.

اقاله و فسخ قراردادی که در آن یرای شخص ثالث نفعی وجود دارد

علاوه بر این. در ایجاد تعهد، شرط کننده باید نفعی، هر چند معنوی داشته باشد. وجود همین نفع به شرط کننده امکان می دهد که اجرای تعهد به نفع ثالث را از متعهد مطالبه و در صورت عدم امکان اجبار به انجام تعهد، قرار داد را فسخ و عوض داده شده را باز ستاند. با این حال نمی تواند به ضرر شخص ثالث متعهد را ابراء نماید. متعهد نیز، در مواردی که در مقابل تعهد شرط کننده حاضر به پذیرش تعهد به نفع شخص ثالث شده، می تواند مانند شخص اخیر به حق حبس استناد و یا در مقابل ثالث به ایرادات مربوط به قرارداد استناد جوید. با این حال طرفین نمی توانند به ضرر ثالث قرارداد را اقاله کنند. وجود یا تعیین شخص ثالث در زمان انعقاد قرارداد لازم نیست، بلکه همین که در زمان برخورداری از حق، موجود و معین باشد کافی است. او می تواند تعهد ایجاد شده به نفع خود را رد و یا مستقیما“ اجرای آن را از متعهد مطالبه کند. با این حال حق فسخ قرارداد را ندارد.

فرض کنید الف با ب قراردادی منعقد کرده است و طی آن هر یک از آن دو وظایفی را بر عهده گرفته است؛ مثلا الف با ب قرارداد اجاره منعقد کرده است و مطابق آن الف متعهد به پرداخت پنجاه میلیون تومان بعنوان مال‌الاجاره و ب متعهد به تحویل منزل به الف شده است. انجام تعهدات مذکور در این قرارداد بر “الف” و “ب” لازم می‌باشد.

اثر تعهد به ضرر شخص ثالث

حال، فرضی را در نظر بگیرید که در همین قرارداد که الف و ب طرفین آن هستند، الف تعهدی به ضرر ج بکند؛ مثلا الف بوسیله یک قرارداد خودرویی از ب می‌خرد و در همان قرارداد ذکر می‌کند که ج پول خودرو را می‌پردازد. مطابق قانون، این دست از تعهدات که به ضرر شخص دیگری غیر از طرفین قرارداد می‌باشد، اعتبار ندارد؛ زیرا آن شخص اساساً در قرارداد دخالتی نداشته است که تکلیفی متوجه او باشد. اما همین تعهد اگر به نفع ج باشد، منع قانونی ندارد.

برای مثال، اگر الف در ضمن قرارداد خرید خانه که با ب منعقد کرده است، تعهد بدهد که مبلغی را به ج بپردازد، این تعهد هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا نه تنها ضرری به کسی نمی‌رساند، بلکه سودی را هم نصیب دیگری می‌نماید. یا در مثال عقد صلح، ممکن است یکی از طرف‌ها در مقابل مالی که می‌گیرد، متعهد شود که نفقه معینی هر ماه تا مدت معین پرداخت نماید. این تعهد ممکن است به نفع طرفین قرارداد صلح یا به نفع شخص یا اشخاص ثالث واقع شود؛ یعنی اگر الف در مقابل مالی که طی قرارداد صلح از ب می‌گیرد متعهد به دادن نفقه فرزندان ب تا ده سال شود، در این صورت بوسیله قراردادی که تنها بین الف و ب بوده، نفعی متوجه کسانی غیر از آنها(فرزندان ب) شده است. مثال دیگر برای بحث تعهد به نفع شخص ثالث، «بیمه عمر» است. در بیمه عمر، شرکت بیمه تعهد می‌کند در صورت فوت بیمه‌گذار، مبلغی را به بازماندگان او بپردازد. در اینجا هم نفعی به بازماندگان متوفی (که در انعقاد قرارداد دخالتی نداشته‌اند) می‌رسد.