افرادی که نمی توان با آن ها قرارداد کار منعقد نمود
مشاوره تلفنی با وکیل قرارداد
اگر نیاز به اخذ مشاوره تلفنی با وکیل ” قرارداد ” و یا سایر موضوعات حقوقی دارید می توانید با تلفن ثابت با شماره ۹۰۹۹۰۷۲۸۳۵ تماس بگیرید و یااز طریق اینجااز خدمات حقوقی وکلای مجرب و پایه یک تهران به طور ۲۴ ساعته و شبانه روزی بهره مند شوید .
برخی موارد ممنوعیت انعقاد قرارداد كار
برخی موانع قانوني وجود دارد كه اجازه نميدهد قرارداد کار منعقده میان کارگر و کارفرما از امتيازات و شرايط مندرج در حقوق كار بهرهمند شود. البته در قراردادهايي كه به لحاظ فقدان شرايط لازم مانند اهليت، از قلمرو قانون كار خارج شود، اصول کلي قانون مدني همچنان به كمك كارگر شتافته و از حقالزحمه وي در قبال انجام كار براي ديگري حمايت خواهد كرد.
اتباع بيگانه
بهطور كلي اكثر دولتها جهت ممانعت از حضور اتباع كشورهاي ديگر در بازار كار كشور خود برنامهريزي مشخصي داشته و مقرراتي تدوين ميکنند تا حتيالامكان مشاغل موجود توسط اتباع داخلي تصدي و اداره شوند. در كشور ما نيز موضوع عرضه و تقاضا در امر اشتغال هميشه با مشكلاتي همراه بوده و به خصوص در سالهاي اخير اين موضوع از دغدغههاي مهم مسئولان و مردم است. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز به اين مهم توجه داشته و سياستگذاري در امر اشتغال را از وظايف دولت ميداند و بر همين مبنا در قانون كار اشتغال خارجيان منع و شرايطي براي اشتغال آنان پيشبيني شده است. بهموجب ماده ۱۲۰ قانون كار اصل بر ممنوعيت اشتغال اتباع بيگانه است مگر داراي شرايط ذيل باشند:
اولاً داراي رواديد ورود با حق كار مشخص باشند. ثانياً مطابق مقررات پروانه كار از وزارت كار و امور اجتماعي دريافت کنند. بنابراين چنانچه تبعه خارجه بدون رعايت شرايط مزبور مبادرت به تنظيم قرارداد كار کند، به دليل ممنوعيت قانوني، قرارداد وي معتبر نبوده و باطل است. البته در صورت بهرهگيري از نيروي كار او به دليل اينكه موضوع تحت پوشش قانون كار قرار نميگيرد، تأديه اجرتالمثل كار او تابع عمومات قانوني خواهد بود. لازم به ذكر است با وجود معتبر نبودن قرارداد كار و ضرورت تأديه اجرتالمثل كار انجامشده، كارفرما در صورت بهكارگيري نيروي غيرمجاز خارجي بايد عواقب ديگري را نيز بپذيرد. بايد توجه داشت مواردي نيز به موجب قانون پيشبيني شده است كه تبعه خارجی از شرط دارا بودن رواديد ورود با حق كار مشخص معاف بوده و صرفاً ارایه پروانه كار كفايت کرده و وزارت کار اقدام به صدور يا تمديد پروانه كار ميکند. بر اساس ماده ۱۲۲ قانون کار اين افراد عبارتند از تبعه بيگانهاي كه حداقل ۱۰ سال مداوم درايران اقامت داشته باشد؛ تبعه بيگانهاي كه داراي همسر ايراني باشد و نیز مهاجران كشورهاي بيگانه خصوصاً كشورهاي اسلامي و پناهندگان سياسي به شرط داشتن كارت معتبر مهاجرت يا پناهندگي و پس از موافقت كتبي وزارتخانههاي كشور و امور خارجه. به هر حال آنچه براي مراجع قانوني در اعتبار قرارداد كار تنظيمشده توسط تبعه خارجه ملاك بوده، وجود پروانه كار است.
محروميت از حقـوق اجتماعي به موجب حكم دادگاه
دادگاهها بهموجب مقررات و براي رعايت مصالح عمومي و فراهم کردن امنيت اجتماعي مجازند در تكميل يا تتميم برخي از انواع مجازاتها، محكومعليه را علاوه بر كيفر بزه، مدتي از بعضی يا تمام حقوق اجتماعي محروم و نيز از اقامت در نقطه يا نقاط معين ممنوع يا به اقامت در محل مشخصي مجبور يا در مدت تعليق اجراي مجازات، محكومعليه را از اشتغال به حرفه معيني منع کنند. بنابراين در صورتي كه به موجب حكم دادگاه كارگر از اشتغال به كار يا حرفه معين يا فعاليت در محل معين يا اقامت در مكانی خاص منع شده باشد، در مدتي كه اين محروميت بايد اعمال شود، نميتواند برخلاف مفاد رأي عمل کرده و تا حدي كه معارض مفاد رأي دادگاه باشد طرف قرارداد كار قرار گيرد. فيالمثل شخصي كه تبحر در توليد نرمافزار رايانه دارد و به اتهام توليد و توزيع نرمافزارهاي مستهجن، علاوه بر محكوميت كيفري و در تكميل مجازاتهاي اعمالشده براي مدت معين از فعاليت در امور مربوط به رايانه محروم و ممنوع شده است، در اين مدت نميتواند بهعنوان كارگر یا كارفرما طرف قرارداد كار قرار گيرد. همچنین ممكن است شخصي به دليل شرارت براي مدتي از شهر محل اقامتش به شهر ديگري تبعيد و ملزم به اقامت اجباري شود و چنانچه در فاصله زماني مورد نظر قرارداد كار در شهر مبدأ منعقد کند، به دليل منع حاصله از حكم دادگاه معتبر نخواهد بود. در موارد تعليق اجراي مجازات نيز در مدت زماني كه براي آن منظور شده، چنانچه محكومعليه از اشتغال به حرفه معيني منع شده باشد، حق انعقاد قرارداد كار و اشتغال مورد نظر را ندارد لذا محرومان از حقوق اجتماعي تا جايي كه احكام قضايي دلالت کند، از تنظيم قرارداد كار معارض با آن ممنوع هستند.
ممنوعیت تنظیم قرارداد با تاجر ورشكسـته
ورشكستگي وضعيت خاصي است كه صرفاً براي تجار حاصل ميشود و منظور از تاجر، اعم از شخص طبيعي است كه شغل معمولي او معاملات تجاري است يا شركتهاي تجارتي كه آن را بهعنوان شخص حقوقي ميشناسيم. ورشكستگي تاجر يا شركتهاي تجارتي در نتيجه توقف از تأديه وجوهي كه بر عهده آنهاست، حاصل ميشود. اين ورشكستگي بهموجب حكم دادگاه معين و اعلان ميشود. تاجر ورشكسته از تاريخ صدور حكم از مداخله در اموالش ممنوع است. بنابراين پس از صدور حكم ورشكستگي، تاجر ورشكسته نميتواند طرف قراردادي قرار گيرد كه مؤثر در دارايي اوست و در هرگونه معاملهاي مدير تصفيه جانشين او خواهد بود. منع مداخله تاجر به معناي حجر او نيست و آنچه مورد بحث است عدم دخالت در دارايي موجود است و لذا در صورتي كه تاجر ورشكسته كه اعتبار شغلي خود را از دست داده، بعد از ورشكستگي بهعنوان كارگر طرف قرارداد قرار گيرد و بخواهد براي تأمين معيشت خود و خانوادهاش كار كند، مانعي ندارد و چنين قراردادي صحيح است. البته به حكم قانون تاجر ورشكسته از دخالت در آنچه كه ممكن است در مدت ورشكستگي او نيز حاصل شده و عايد او شود، منع شده است و مدير تصفيه بايد ترتيب مصرف آن را معين کند. بديهي است چنين عايدي مصروف نفقه ورشكسته و خانوادهاش شده و چنانچه مازادي داشته باشد داخل دراموال او خواهد شد تا متعلق حق طلبكاران باشد و حتي چنانچه تاجر ورشكسته وسيلهاي براي اعاشه نداشته باشد، نفقه او و خانوادهاش از دارایي وي داده ميشود. پرسشی كه مطرح میشود، اين است كه در فاصله زماني تاريخ توقف و اعلان حكم ورشكستگي چنانچه تاجري عملاً متوقف باشد ولي به فعاليت تجاري خود ادامه دهد، قراردادهايي كه پس از تاريخ توقف و قبل از صدور و اعلان حكم ورشكستگي منعقد ميکند از جمله در صورتي كه مبادرت به انعقاد قرارداد كار با كارگراني کند، وضعيت قراردادي آنها چگونه خواهد بود؟ آيا ميتوان گفت چون حكم ورشكستگي صادر نشده و اعلان عمومي صورت نپذيرفته، قراردادهاي مزبور معتبر است؟ در اين راستا ماده ۵۷۷ قانون تجارت مقرر ميدارد: كليه قراردادهايي كه پس از تاريخ توقف تاجر منعقد شده باشد نسبت به هر كسي حتي خود تاجر ورشكسته محكوم به بطلان است. بنابراين با بطلان قرارداد كار، موضوع از شمول قانون كار خارج خواهد شد و طبعاً زيادتي كه به واسطه بهرهگيري از نيروي كار در اموال كارفرما حاصل شده، تابع عمومات است و عامل مستحق دريافت اجرتالمثل خواهد بود و لذا موضوع از حمايتهاي قانوني قانون كار و مزاياي مربوطه خارج است. بديهي است ورشكستگي يا توقف تاجر تأثيري در قراردادهايي كه قبل از توقف منعقد کرده، است ندارد.
وضعيـت كارمندان دولت و بازنشسـتگان
همانطور که ميدانيم، كارمندان دولت از داشتن شغل دولتي ديگر ممنوع هستند لذا نميتوانند در اوقات بعد از ظهر و خارج از وقت اداري با وزارتخانهها يا شركتها و مؤسسات دولتي و مؤسسات عمومي غيردولتي، قرارداد كار منعقد کنند. همچنين است وضع اشتغال بازنشستگان كه نميتوانند در وزارتخانهها و مؤسسات دولتي و حتي مؤسسات و نهادهاي عمومي غيردولتي و هر دستگاهي كه به نحوي از انحاء از بودجه كل كشور استفاده ميکند، اشتغال داشته باشند. لذا چنانچه اشخاص يادشده با مؤسسات و وزارتخانههاي مذكور مبادرت به انعقاد قرارداد کنند، بهدليل ممنوعيتهاي قانوني اشارهشده قرارداد آنان معتبر نخواهد بود.
فعاليتها و مشـاغلي كه تصدي آن مستـلزم پروانه مخصوص است
تصدي برخي مشاغل و پرداختن به بعضي فعاليتهاي شغلي مستلزم دارا بودن پروانه كار يا گواهينامه معتبر از مراجع قانوني است. براي مثال براي پرداختن به شغل طبابت، عامل بايد فارغالتحصيل رشته پزشكي و داراي دانشنامه معتبر باشد و چنانچه شخصي با مدارك جعلي خود را پزشك قلمداد و جهت طبابت قرارداد كار با مؤسسهاي تنظيم کند، چون شخص يادشده حق دخالت در امور پزشكي را ندارد، قرارداد منعقده به علت ممنوعيت قانوني اشتغال وي به امور پزشكي معتبر نخواهد بود.
مشمولان غـايب خدمـت وظيفه عمومي
بهموجب ماده ۲ قانون خدمت وظيفه عمومي مصوب سال ۱۳۶۳، هر فرد ذكور ايراني از اول فروردين سالي كه طي آن سال وارد سن ۱۹ سالگي ميشود، مشمول مقررات خدمت وظيفه عمومي خواهد بود. لذا افرادي كه در شرط سني مذكور قرار ميگيرند، موظفند با انتشار آگهي احضار، خود را به اداره وظيفه عمومي نيروي انتظامي معرفي کنند و چنانچه موعد آن گذشت، غايب محسوب خواهند شد. همچنين بهموجب ماده ۶۲ قانون مزبور، استخدام مشمولان مزبور بهطور كلي در وزارتخانهها و مؤسسات وابسته به دولت و در كارخانهها، كارگاهها و مؤسسات خصوصي بدون احراز شرايط داشتن معافيت دائم يا موقت ممنوع است.
سايـر ممنوعيتهاي قانـوني
چنانچه در مقررات مختلف هر عملي ممنوع اعلام شده باشد يا براي فاعل آن مجازات منظور شود، نميتوان کسي را براي انجام آن اجير کرد و بهطور کلي اجير شدن و اجير کردن نسبت به فعل مذکور ممنوع است. بنابراين نميتوان شخصي را براي ارتکاب جرایم اجير کرد تا فيالمثل اقدام به فروش اموال و اشياي ممنوعي مثل مواد مخدر، کشت خشخاش يا توليد اسلحه و مهمات کند و موارد يادشده و ساير مواردي که در مقررات جزايي منع شده است، نميتواند موضوع قرارداد کار قرار گيرد.
ثبت ديدگاه