ملک اجاره داده شده مستثنیات دین محسوب نمی شود

مستثنیات دین مواردی است که امکان توقیف آنها در برابر بدهی‌ها وجود ندارد. علی رغم آن که مصادیق مستثنیات دین در قانون مشخص شده لیکن برخی از قضات و وکلا در خصوص توقیف  آپارتمان یا ملکی که بدهکار اجاره داده است اختلاف نظر دارند که در این خصوص نظریه مشورتی صادر شده است .

سوال در خصوص توقیف ملک اجاره داده شده توسط بدهکار 

فردی به پرداخت مهریه محکوم می‌شود پیش از درخواست محکوم‌لها مبنی بر توقیف ملک، تنها ملک مسکونی خود را به برادرش انتقال داده و سند رسمی به نام وی صادر شده است. محکوم‌لها با طرح دعوای ابطال سند مالکیت، حکم بر ابطال انتقال صورت گرفته و سند آن صادر می‌شود.در حال ملک در ید مستأجر است و محکوم‌علیه خود مستأجر ملکی دیگر است آیا ملک مسکونی مذکور از مستثنیات دین خارج است؟ آیا کل ملک قابل توقیف و مزایده است؟

نظریه مشورتی در مورد توقیف ملک اجاره داده شده توسط بدهکار

توقیف اموال

با عنایت به بند «الف» ماده ۲۴ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب ۱۳۹۴ و تبصره یک آن، منزل مسکونی که در حد نیاز و شأن عرفی محکوم علیه در حالت اعسارش است، در صورتی جز مستثنیات دین تلقی می‌شود که علی‌الاصول محل سکونت بالفعل وی باشد. بر این اساس، در فرض سوال که محکوم‌علیه ملک را بعد از صدور حکم به برادر خود منتقل کرده و سپس با ابطال سند انتقال و استقرار مالکیت قبلی، با اجاره یا رهن دادن منزل مسکونی خود، منزل دیگری را اجاره یا رهن کرده است، جزو مستثنیات دین نیست و کل ملک قابل توقیف و مزایده است؛ مگر این‌که مرجع قضائی رسیدگی کننده بر اساس موضوعاتی چون خصوصیات زمانی، مکانی، وضعیت اعاشه، تأهل و عائله مندی محکوم علیه تشخیص دیگری داشته باشد.

منظور از مستثنیات دین

اگر شخصی به موجب تعهدی که در قرارداد کرده است یا تعهدی خارج از قرارداد، به نفر دیگری بدهی دارد و یا گاهی یک شخص در دادگاه محکوم به پرداخت مبلغی به دیگری می­‌شود، این دست موضوعات همانطور که در عرفِ گفتگوهای روزمره داریم دِین یا بدهی نام دارد. حالا طلبکار می­‌تواند با مراجعه به فرد از هر دارایی ­‌ای که او دارد بدهی خود را درخواست کند. اگر بدهکار دین خود را ندهد، طلبکار می­‌تواند با مراجعه به دادگاه درخواست توقیف مال از بدهکار را کند تا از محل آن طلب خود را دریافت کند.  طلبکار با حکم دادگاه از هر نوع مالی که برای بدهکار است، می­‌تواند طلب را برداشت کند به جز چند دسته از اموال غیر قابل توقیف ، که این موارد توسط قانون با عنوان مستثنیات دین مشخص شده است.

مصادیق مستثنیات دین

بهترین وکیل مستثنیات دین

منزل مسکونی که عرفاً در شأن مدیون باشد

یعنی حداقل منزلی که شخص عرفا متناسب با شان و جایگاه اجتماعی با توجه به این که مال دیگری ندارد باید داشته باشد را نمی‌توان توقیف کرد. برای مثال: تصور کنید یک آقای استاد دانشگاه با سابقه­‌ای به دلیل کلاهبرداری­‌ای که از او شده است تمام اموال خود را از دست داده است و فقط یک منزل ۵۰ متریِ کهنه برایش باقی مانده است، از قبل هم از دوست خود مبلغی قرض کرده بود و الان از دار دنیا فقط آن منزل را دارد، دوست او نمی‌­تواند منزلش را توقیف کند تا هم بدون خانه باشد و هم شان و جایگاه اجتماعی او زیر سوال برود!

 اثاثیه مورد نیاز زندگی مدیون و افراد تحت سرپرستی او 

برای گرفتن طلبِ خودمان نمی­‌توانیم به سراغ لوازم مورد نیاز منزل مثل یخچال و گاز و… برویم. به قول معروف خیلی روا نیست فرش زیر پای فرد رو برداریم!

آذوقه موجود به قدر احتیاج مدیون و افراد تحت سرپرستی او 

تشخیص این موضوع مسلما تابع عرف و عادت­‌های روزمره‌ی افراد است که چه میزانی قابل توقیف است و چه میزان نه.

کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها

این مورد به نظر واضح می­‌رسد و نیازی به توضیح ندارد که علم مهم­تر از ثروت است و نباید علم را بخاطر پول متوقف کنیم!

وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه‌وران، کشاورزان و سایر اشخاص 

ما برای دریافت طلب خود نمی­‌توانیم وسایلی که مایه­‌ی کار و کسب درآمد فرد بدهکار هست را توقیف کنیم مانند ماشین تاکسی یک تاکسی دار که روزانه با آن کسب درآمد می­‌کند.

تلفن مورد نیاز مدیون

امروزه تلفن و ارتباطات که بخش­‌های اصلی زندگی ما شده است و ما نمی‌­توانیم برای مثال سیم‌کارت فرد را توقیف کنیم.

ودیعه اجاره 

مبلغی که در ضمن عقد اجاره به کسی که ملک را اجاره داده است پرداخت می‌شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره‌بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و آنچه به اجاره داده است مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد. این مورد آخر در واقع ناظر به همون کسب درآمد و فراهم بودن حداقل­‌های لازم برای زندگی فرد مدیون متناسب با شان او است.